BPMN یک استاندارد بسیار مهم برای نمایش گرافیکی مدلهای فرآیندهای کسب و کار است و طیف گستردهای از نمادهای مدلسازی را ارائه میدهد. در حقیقت، تمامیاین نمادها دارای اهمیت یکسانی نیستند و تحلیلگر کسب و کار اغلب از مجموعه ی مشخصی از المان های BPMN استفاده مینماید.
در این مقاله سعی بر آن است که به بررسی مجموعهای از پرکاربردترین نمادهای BPMN پرداخته شود و همچنین تفاوتهای استفاده از این زبان مدلسازی در سطح دانشگاهی، مشاوره و عمومیمورد بررسی قرار گیرد.
برای دستیابی به هدف فوق الذکر، ۱۲۰ نمودار BPMN با استفاده از تکنیکهای مبتنی بر آمار و ریاضیات بررسی شدند. یافتههای ما نشان میدهد که کمتر از ۲۰ درصد از نمادهای BPMN به طور منظم به کار گرفته میشوند. به عبارتی، به طور متوسط، مدل های فرآیندی شامل ۹ نماد متفاوت از BPMN بودند که در حقیقت توافق بر استفاده از بخش کوچکی از تمامینمادها را نشان میدهد.
BPMN به عنوان یک زبان استاندارد برای نمایش فرآیندهای کسب و کار به کار میرود و به طور خاص در سطح تجزیه و تحلیل و طراحی سیستمهای سطح بالا مورد استفاده قرار میگیرد. تعدادی از ابزارهایی که امکاناتی از قبیل طراحی فرآیند، معماری سازمانی و خودکارسازی گردش کار را ارائه میدهند، دارای محیط مدلسازی مبتنی بر BPMN هستند. توسعه BPMN متأثر از تقاضا برای نمادهای گرافیکی بود که BPEL (زبان اجرایی فرآیندهای کسب و کار) را تکمیل میکرد. در واقع، قصد طراحان BPMN، توسعه یک زبان مدلسازی بود که بتواند عملیات مدلسازی فرآیندهای کسب و کار را به طور معمول انجام دهند. این امر به وضوح در اسناد تشریح کننده خصوصیات BPMN وجود دارد و به علاوه، نمادهای BPMN را به یک مجموعه از المانهای گرافیکی اصلی و یک مجموعه تخصصیتر از المانها که بسط یافته نیز هستند، تقسیم میکند.
توسعه دهندگان BPMN بر این باور بودند که مجموعه اصلی از نمادها، توسط تحلیلگران کسب و کار و به منظور بصری سازی فرآیندها به سادهترین شکل ممکن به کار میرود. مجموعه کامل نمادها، کاربران را قادر میسازد که سناریوهای پیچیدهای از فرآیندها را با جزئیات مشخص نمایند که این کار به شبیه سازی، ارزیابی و حتی اجرای فرآیندها کمک میکند. این جداسازی (منظور جداسازی نمادهای اصلی از نمادهای تخصصیتر در BPMN است) منعکس کننده گرایش به جدا نمودن مدلسازی فرآیندهای مبتنی بر کسب و کار از پیاده سازی گردش کارهای عملیاتی است.
تکامل BPMN بسیار نزدیک به ظهور زبان استاندارد مدلسازی دیگری به نام UML بود. هر دوی آنها توسط سازمان استانداردسازی OMG به تصویب رسیدند و هر دو شامل مجموعه بزرگی از نمادها هستند که گزینههای بسیاری را برای مدلسازی مفهومی فراهم میآورند. در مطالعات تحقیقاتی انجام گرفته، هر دو زبان BPMN و UML علیرغم اینکه از لحاظ معنایی غنی هستند اما از لحاظ نظری از سایر زبانهای مدلسازی، بسیار پیچیدهتر میباشند.
پیچیدگی استاندارد BPMN به ظاهر مشابه استاندارد UML است و تعدادی سؤال را منجر میشود:
BPMN نه تنها در دنیای واقعی، بلکه در محیطهای دانشگاهی نیز مورد توجه است، اما تقریباً تمامی همکاری این دو، در سطح تحلیلی و مفهومی است.
بر این اساس، ضرورت تحقیق ما، ارائه شواهد تجربی در استفاده از BPMN در مدلسازی فرآیندهای واقعی است که در عمل پیادهسازی شدهاند. هدف این مقاله، استفاده از روشهای آماری در بررسی این امر است که کدامیک از نمادهای BPMN در عمل مورد استفاده قرار میگیرند.
ما مجموعه بزرگی از نمودارهای BPMN را از سه حوزه کاربردی متفاوت (مشاوره، آموزشی و مهندسی مجدد فرآیند) جمع آوری کردیم و مدلهای مربوطه را بر اساس نمادهایی از BPMN که در آنها به کار گرفته شد، تجزیه و تحلیل نمودیم. این مطالعه نخستین گام برای تعیین پرکاربردترین مجموعه نمادهای BPMN است و همچنین اکوسیستمی از مدلسازهای فرآیند را به همراه نمادهای پرکاربرد BPMN در آنها مشخص مینماید.
در این بخش، به شناسایی نمادهایی که به جای هم یا با هم استفاده میشوند، علاقمند هستیم بدانیم چه خوشههایی از نمادها در BPMN وجود دارند. برای این منظور، از روش تجزیه و تحلیل خوشهها به صورت سلسله مراتبی استفاده میشود که بر مبنای فاصله اقلیدسی است تا بتوان نمادهای BPMN را به زیرمجموعههای جدا از هم تقسیم کرد.
با توجه به ویژگیهای BPMN، طراحان انتظار دارند که بتوانند از مجموعه نمادهای اصلی BPMN که شامل ۱۰ المان است، برای طراحی مدل خود استفاده نمایند و از مجموعه بسط یافته از نمادهای BPMN در صورتی که نمادهای اصلی به واسطه آنها بسط داده شده، استفاده کنند.
تحقیقات ما نشان میدهد که تکرار نمادهای BPMN از یک توزیع نمایی پیروی میکند. این بدین معناست که استفاده عملی از یک زبان مدلسازی شباهت بسیاری به استفاده از یک زبان طبیعی دارد. یافتههای ارائه شده توسط پژوهش، طبیعتاً با محدودیتهایی روبرو است.
مقاله ما سهم کلیدی در حوزه در حال رشد مدلسازی فرآیندها ایفا میکند. مهمترین یافته ما این است که پیچیدگی BPMN در عمل، به طور قابل توجهی با پیچیدگی تئوری آن متفاوت است. در تحقیقات آتی، ما به جمعآوری دادهها ادامه خواهیم داد و تلاش میکنیم اطلاعات بیشتری را در حوزه مربوطه گردآوری نماییم.
BPMN استانداردی است که برای مدلسازی فرآیندهای کسب و کار مورد استفاده قرار داده میشود. توسعه آن بر اساس بازنگری سایر زبانهای نمادگذاری نظیر UML، IDEF، ebXML و زنجیره فرآیندهای مبتنی بر رخداد است.
BPMN توسط یک کنسرسیوم صنعتی (BPMI.org) ایجاد شده است که طیف گستردهای از فروشندگان ابزار BPMS را شامل میشود -نه کاربران نهایی-. فرآیند استانداردسازی در مدت شش سال و در طی بیش از ۱۴۰ نشست حضوری و مجازی انجام گرفت. گروه کاری BPMN یک مستند از مشخصات را تهیه کردند که نمادهای BPMN را به دو بخش المانهای گرافیکی اصلی و المانهای تخصصی که قابلیت بسط نیز دارند، متمایز کردهاند.
در ساختار کامل BPMN به تعداد ۵۰ نماد به اضافه صفات تعریف شده است و هر یک از آنها در یکی از چهار گروه زیر طبقه بندی میشوند:
اشیاء کنترل جریان، نظیر رخدادها، فعالیتها و دروازهها، عناصر اساسی برای ایجاد مدلهای مبتنی بر BPMN هستند. اشیاء کنترل جریان معمولاً در مکانیزاسیون فرایندهای سازمان به کار میروند. اشیاء اتصال، از انواع متفاوتی از فلشها برای ایجاد ارتباط داخلی اشیاء کنترل جریان استفاده میکنند. SwimLane ها برای دسته بندی فعالیتها مورد استفاده قرار داده میشوند و میتوانند در مدلهایی مانند فرایند جذب و استخدام نقش اساسی ایفا کنند. مصنوعات میتوانند به مدل اضافه شوند و به منظور نمایش اطلاعات مرتبط بیشتر با مدل مورد استفاده قرار گیرند.
شکل زیر نمونهای از نمودار BPMN را مشخص میکند که یک فرآیند پرداخت و دریافت سفارش را که با یک رخداد فروش آغاز میشود، نشان میدهد.

به منظور دستیابی به دیدگاهی آگاهانه در مورد استفاده از BPMN در عمل و همچنین پایش و بهبود مستمر فرایندها، ما مدلهای BPMN را از سه منبع زیر جمعآوری کردیم:
به طور کلی، مجموعه ما متشکل از ۱۲۶ مدل BPMN شد که برای اهداف طراحی (مجدد) فرآیند، آموزش، مشاوره، مهندسی نرمافزار و گردش کار مورد استفاده قرار میگرفت. ۶ نمودار از تجزیه و تحلیل حذف شدند زیرا نمودارهای زائد و تکراری بودند.
پس از به دست آوردن مجموعه قابل توجهی از مدلهای BPMN، گام بعدی آمادهسازی این مدلها برای تجزیه و تحلیل بود. در یک صفحه اکسل، انواع نمادهای BPMN را لیست کردیم و به ازای هر مدل، در صورتی که نمادی در آن مدل رخ داده بود، عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر را گذاشتیم. رشته به دست آمده به ازای هر مدل یک رشته باینری بود که از آن برای تجزیه و تحلیلهای آتی استفاده کردیم.
به علاوه لازم به ذکر است هر یک از مدلها را با یکی از سه برچسب زیر مشخص نمودیم:
این برچسبها مبنایی برای استفاده از تکنیکهای آماری است که به عنوان نمونه میتوان تجزیه و تحلیلهای خوشهای، مبتنی بر تعداد تکرارها، کوواریانسی و توزیعشده را نام برد.
ما تکنیکهای تجزیه و تحلیل موجود در اکسل (شمارش فراوانی)، تکنیکهای ریاضی (ماتریسهای کوواریانس، فاصله همینگ) و تکنیکهای زبان R (تجزیه و تحلیل خوشهای) را مورد استفاده قرار دادیم.
در بخش آتی، جزئیات دقیقتری در مورد نرمافزارها و تکنیکهای به کار گرفته شده بیان میشود، همچنین نتایج به دست آمده، ارائه میگردد.
BPMN بالغ بر 50 نماد را برای مدلسازی ارائه میدهد. سؤال اول این است که کدامیک از این نمادها در عمل مورد استفاده قرار میگیرند و این استفاده به چه میزان است؟
شکل زیر، تعداد تکرارهای هر یک از نمادهای BPMN را بر اساس برچسب هر یک از مدلها نشان میدهد. به طور کلی، چهار ساختار در بیش از 50 درصد نمودارها مشترک است: جریان توالی، وظیفه، رخداد آغازین و رخداد پایانی. شایان ذکر است که هر چهار نماد به مجموعه اصلی BPMN تعلق دارند.

شکل فوق نشان میدهد که هر مدل دارای ساختار جریان توالی است و تقریباً هر مدل شامل ساختار وظیفه است. اکثر مدلهای دارای برچسب وب و سمینار، شامل رخدادهای آغاز و پایان هستند و این در حالی است که مدلهای با برچسب مشاوره، این رخدادها را با نوع مشخصی از رویدادها جایگزین نمودهاند (نظیر رخدادهای زمانی یا پیامی به جای رخداد آغازین و خاتمه، پیام یا لینک به جای رخداد پایانی). سایر نمادهای BPMN به طور یکنواخت توزیع شدهاند.
بررسی دقیقتر شکل فوق منجر به مشاهدات جالبی میشود: در حالی که اکثر مدلهای دارای برچسب مشاوره، شامل دروازههای دادهای XOR (۷۷ درصد)، Pool ها (۸۱ درصد) و Lane ها (۶۹ درصد) هستند، در مدلها با برچسبهای دیگر از این نمادها کمتر استفاده شده است (به ترتیب برای مدلهای دارای برچسب وب، ۵۷، ۳۰ و ۲۱ درصد و برای مدلهای دارای برچسب سمینار، ۲۳، ۵۶ و ۱۶ درصد). این موضوع نشان میدهد که مدلهای دارای برچسب مشاوره، ساختار سازمانها را با جزئیات بیشتری به نمایش در میآورند و اکثر آنها دارای نمادهای دروازهای هستند و این در حالی است که تنها یک چهارم مدلهای سمیناری از آنها استفاده میکنند.
مدلهای وب غالباً از دروازهها استفاده میکنند (که در ۵۵ درصد از مدلها مشاهده میشود)، در حالی که مجموعههای سمینار و مشاوره استفاده کمتری از این نماد دارند (به ترتیب ۵ و ۱۲ درصد). مدلهای دارای برچسب وب، منطق جریان کنترل نمودارها را به شکل متن سادهای نمایش میدهند (که میتوان به عنوان دروازههای عمومی در نظر گرفت) و این بر خلاف ساختارهای XOR، OR و AND است. کسر قابل توجهی از مدلهای سمیناری، شامل نماد پیامهای میانی هستند (۴۱ درصد)، در حالی که تنها ۷ درصد از مدلهای وب و ۱۲ درصد از مدلهای مشاوره، شامل این نمادها هستند. این امر نشان میدهد که کاربرد این نماد معمول نیست.
پس از مشخص نمودن پرتکرارترین نمادهای BPMN، چند سؤال مطرح میشود: کدامیک از نمادهای BPMN به صورت ترکیبی با یکدیگر به کار میروند؟ کدامیک را میتوان جایگزین دیگری نمود؟ آیا جفتهایی از نمادها وجود دارند که حتماً با یکدیگر مورد استفاده قرار گیرند؟
برای پاسخ به سوالات فوق، از دانش ریاضی برای ایجاد ماتریسهای کوواریانسی برای سه مجموعه از نمودارها استفاده میشود. این روش به ما اجازه میدهد که جفتهایی از نمادهای BPMN که با یکدیگر یا به جای یکدیگر استفاده میشوند را مشخص کنیم. آن جفت از نمادهای BPMN که دارای مقدار کوواریانس منفی هستند (p < -0.05)، معادل یکدیگرند و آنهایی که دارای مقدار کوواریانس مثبت هستند (p > 0.05)، میتوانند به صورت ترکیبی به کار روند. جدول زیر به صورت خلاصه نتایج را نشان میدهد.

یافتههای ما مفاهیم جالبی را در مورد مدلسازی بر اساس BPMN در دنیای واقعی نشان میدهد. به نمادهایی از BPMN که به صورت ترکیبی مورد استفاده قرار میگیرند، دقت کنید (جدول فوق ستون چپ); اکثر این موارد در مدلسازی BPMN رخ میدهند. برای نمونه، Pool ها تنها میتوانند با سایر Pool ها از طریق جریان پیام ارتباط برقرار کنند، Lane ها به Pool نیازمند هستند و مدلهای BPMN هم به رخداد آغازین و هم به رخداد پایانی نیاز دارند.
با نگاهی به نمادهایی از BPMN که میتوانند به جای یکدیگر به کار بروند، متوجه میشویم که میتوان الگوهای جالبی از به کارگیری نمادهای BPMN را شناسایی کرد. برای نمونه در مورد دروازه XOR مبتنی بر داده، میتوان گفت زمانی که ایجادکننده مدل میخواهد مدل خود را بازنگری نماید، میتواند از XOR مبتنی بر داده به جای دروازههای نامشخص استفاده نماید تا معنای جریان کنترل را روشن نماید.
علاوه بر شناسایی نمادهایی که به جای هم یا با هم استفاده میشوند، علاقمند هستیم بدانیم چه خوشههایی از نمادها در BPMN وجود دارند. برای این منظور، از روش تجزیه و تحلیل خوشهها به صورت سلسله مراتبی استفاده میشود که بر مبنای فاصله اقلیدسی است تا بتوان نمادهای BPMN را به زیرمجموعههای جدا از هم تقسیم کرد. شکل زیر نتیجه حاصل را نمایش میدهد.

در شکل فوق، شش خوشه مشخص شده است. نخست، خوشه وظیفه (Task) و جریان نرمال (Normal Flow) که هسته اصلی مدلسازی بر مبنای BPMN هستند و همراه با آنها، رخدادهای آغاز و پایان نیز در خوشه دوم قرار دارند. اجزای خوشهای که در شکل، با رنگ زرد مشخص شده، سادهترین فرم تشریح اساس یک مدل گرافیکی از فرآیند است.
خوشه سوم از المانهایی تشکیل شده است که به آراستن و توصیف مدلهای فرآیندی با استفاده از حاشیهنویسیهای متن، دروازهها (که شرایط جریان کنترل را مشخص میکند) و اطلاعات پردازش دادهها، میپردازند.
خوشه چهارم و پنجم اساساً معانی بیشتری را به مفاهیم مدلسازی اصلی میافزایند. خوشه چهارم این امر را به واسطه اضافه نمودن اطلاعات به وظایف سازمانی، نقشهای مورد نیاز در فرآیند و تعیین مسئولیتها به واسطه اطلاعات choreography، انجام میدهد (این خوشه با رنگ سبز روشن در سمت راست شکل فوق مشخص شده است). خوشه پنجم به منظور افزودن معانی بیشتر به مدل، در بازنگری مدل، مفاهیم orchestration در جریان فرآیندها را از طریق انواع متفاوتی از رخدادها و دروازهها انجام میدهد (این خوشه با رنگ سبز تیره در سمت راست شکل فوق مشخص شده است).
خوشه ششم، نشان دهنده مجموعهای از نمادها است که به سادگی میتوان گفت اصلاً به کار گرفته نمیشوند (این خوشه با رنگ قرمز در شکل فوق نشان داده شده است).
خوشههای تشکیل شده از نمادهای BPMN، یک نقطه روشن و امیدوارکننده برای کاربران BPMN شامل فروشندگان، مشاوران، مربیان و کاربران نهایی است. این افراد میتوانند با تلاش خود برای یادگیری و استفاده از BPMN، به یک روش کارآمد دست یابند. برای نمونه، برنامههای آموزشی میتوانند نخست بر روی خوشههای مدلسازی پایهای تمرکز کنند. مشاوران و مربیان میتوانند راهنماییهای خود را بر اساس عمومیترین نمادهای BPMN انجام دهند.
اضافه کردن یادگیری و استفاده از خوشههای مختلف BPMN در فرآیندهای آموزشی و مشاورهای، میتواند به بهبود عملکرد سازمانها کمک کند. این فرآیند نه تنها باعث بهبود کیفیت مدلسازی در BPMN میشود، بلکه به تسهیل در ارتباطات و هماهنگیهای بین تیمها و افراد مختلف در پروژهها کمک میکند
برای اطلاعات بیشتر درباره مفهوم فرایند کسب و کار چیست؟، پیشنهاد میکنیم مقالهی مربوطه را مطالعه کنید.
با توجه به ویژگیهای BPMN، طراحان انتظار دارند که بتوانند از مجموعه نمادهای اصلی BPMN که شامل ۱۰ المان است، برای طراحی مدل خود استفاده نمایند و از مجموعه بسط یافته از نمادهای BPMN در صورتی که نمادهای اصلی به واسطه آنها بسط داده شده، استفاده کنند. سوالات اصلی این است که: آیا طراحان از نمادهای اصلی یا نمادهای بسط یافته استفاده میکنند؟ آیا تفاوتهای میان این نمادها برای آنها قابل پذیرش است؟
برای پاسخ به این پرسشها، ما نمادهای مدلسازی را به ۱۰ مجموعه تقسیم کردیم:
برای مجموعههای فوقالذکر، ما شمارش تعداد تکرار را به صورت جداگانه برای هر یک از سه دسته مدل انجام دادیم که نتیجه را در شکل زیر مشاهده میکنید.

الگوی استفاده شده ای که در شکل فوق به نمایش گذارده شده است، نشان میدهد در حالی که کاربران تمایل به استفاده از نمادهای وظایف اصلی و جریان توالی دارند، اما اکثراً از یک مجموعه گستردهای از نمادهای دروازه که بسط یافتهاند بهره میبرند؛ به علاوه جریانهای توالی بسط یافته، به ندرت در عمل مورد استفاده قرار میگیرد. در خصوص رخدادها، مجموعههای اصلی و بسط یافته بهصورت یکسان مورد استفاده قرار داده میشود. از تجزیه و تحلیل بیشتر شکل فوق میتوان به موارد زیر دست یافت:

ارزیابی ما تاکنون بر روی المانهای خاص و گروهبندی آنها به نمادهای اصلی و بسط یافته بوده است. با این حال یکی از پرسشها ما مرتبط با زیرمجموعهای از نمادهای BPMN است که در میان مدلهای مختلف مشترک است. شکل زیر، نمودار Venn از ترکیبهای متفاوت نمادهای BPMN را نشان میدهد. عددی که در گوشه هر یک از دستهبندیها در شکل نوشته شده است، تعداد مدلهایی را که زیرمجموعه مربوطه را در بر میگیرند، نشان میدهد. شکل ترکیبهایی که بیشتر از ۱۰ تکرار را منجر میشدند، نمایش میدهد.
به طور مشخص، زیرمجموعه پرتکرار، ترکیبی از وظایف و جریان توالی است که ۹۷ درصد مدلهای تحت بررسی آن را در بردارند و ۳ درصد باقیمانده نیز از مجموعه وظایف بسط یافته (زیرفرآیند) استفاده نمودهاند. به علاوه رخدادهای آغاز و پایان، زیرمجموعه پرتکرار بعدی است که بیش از نیمی از مدلها از آن استفاده نمودهاند. اضافه شدن Lane به زیرمجموعههای مذکور منجر به زیرمجموعهای میشود که نزدیک به ۳۰ درصد از مدلها را در بر میگیرد. افزوده شدن دروازههای اصلی یا موازی به زیرمجموعه اصلی از نمادها، منجر به شکلگیری زیرمجموعهای میشود که در بین حدود ۲۰ درصد از مدلها مشترک است.
عمومیت دروازه XOR مبتنی بر داده و دروازه موازی نشان میدهد که آنها یک عنصر اصلی در تعداد بسیاری از مدلسازها هستند و این موضوع علیرغم این است که BPMN آنها را جزء مجموعه بسط یافته قرار میدهد. همین شرایط برای رخدادهای زمانی و پیامی نیز وجود دارد (که به جای رخدادهای آغازین و پایانی به کار میروند). در حالی که سایر انواع رخدادها بسیار کم مورد استفاده قرار میگیرند، این دو نوع از رخداد (آغاز و پایان) بسیار پر استفاده هستند و در مجموعه اصلی BPMN قرار میگیرند.
به طور کلی، به نظر میرسد مدلهای BPMN دارای دو مجموعه اصلی هستند (در شکل فوق با دستهبندیهای افقی و عمودی از یکدیگر متمایز شدهاند). دستهبندیهای افقی شامل وظایف، رخدادهای اصلی به علاوه نمادهایی برای جداکردن وظایف و بخشهای سازمانی (Lane و Pool) است. مدلهایی از این دست عموماً توسط مشاوران و به منظور مهندسی مجدد و بهبود فرآیندها مورد استفاده قرار میگیرند.
دستهبندیهای عمودی به این زیرمجموعه از نمادها اضافه میشود تا کنترل مشخصی از جریانها را انجام دهد (از طریق دروازههای گوناگون)، همچنین رخدادهای دقیق نظیر آغاز و پایان نیز به فرآیند اضافه میشود. در کل، مجموعههای به دست آمده از ترکیب نمادهای BPMN میتواند به تحلیلگران و طراحان فرآیند کمک کند تا جریان دقیق و مورد علاقهشان را بدین وسیله به دست آورند.
در این مقاله، ما استفاده از BPMN را در پیادهسازی مدلهای فرآیندی واقعی مطالعه کردیم. ما ۱۲۰ مدل BPMN را گردآوری کردیم و طیف گستردهای از تکنیکهای آماری را برای شفافسازی پیچیدگی عملیاتی ناشی از BPMN به کار بردیم. مقاله ما سهم کلیدی در حوزه در حال رشد مدلسازی فرآیندها ایفا میکند. مهمترین یافته ما این است که پیچیدگی BPMN در عمل، به طور قابل توجهی با پیچیدگی تئوری آن متفاوت است.
تحقیقات ما نشان میدهد که تکرار نمادهای BPMN از یک توزیع نمایی پیروی میکند. این بدین معناست که استفاده عملی از یک زبان مدلسازی شباهت بسیاری به استفاده از یک زبان طبیعی دارد.
یافتههای ارائه شده توسط پژوهش، طبیعتاً با محدودیتهایی روبرو است. به عنوان نمونه، میتوان گفت، منبع شواهد تجربی به سه مجموعه از مدلهای فرآیندی که دربرگیرنده ۱۲۰ مدل است، محدود شده است. با این وجود، تلاش شده است که مدلها از زمینههای کاربردی متعدد انتخاب شوند. به علاوه، ما تقسیمبندی مدلها را بر اساس جایی که مدل را از آن به دست آوردیم، انجام دادیم و اطلاعات کافی در مورد محتوای استفادهشده در مدلها نداشتیم.
در تحقیقات آتی، ما به جمعآوری دادهها ادامه خواهیم داد و تلاش میکنیم اطلاعات بیشتری را در حوزه مربوطه گردآوری نماییم. به عنوان نمونه، این امر که ایجاد مدل چه هدفی را دنبال میکند و یا چه نوع مدلسازی برای ایجاد آن مورد استفاده قرار گرفته، مد نظر قرار داده خواهد شد. در جریان تحقیقات مرتبط، ما معیارهای پیچیدگی بیشتری را مدنظر قرار خواهیم داد.
سوالی دارید از ما بپرسید
تلفن: 89326444-021
آنچه در این مقاله میخوانید