فعالیت و وظیفه در مدیریت فرآیند

فعالیت (Activity) و وظیفه (Task)

فعالیت‌‌ (Activity):

یک فعالیت بیانگر کاری است که در داخل یک فرایند کسب‌وکار توسط عاملی مشخص و در زمانی معین انجام می‌شود. هر فعالیت می‌تواند به‌خودی‌خود یک فرایند کامل را پوشش دهد یا اینکه قسمتی از یک فرایند باشد. به‌هرحال، فعالیت باید بتواند با تأثیری که بر فرایند می‌گذارد (اضافه کردن ارزش) در جهت تأمین اهداف فرایند که از قبل تعیین‌شده‌اند، حرکت کند.

معمولاً انجام شدن یک فعالیت نیازمند موارد زیر است:

  1. زمان: باید در بازه‌ی معینی از زمان انجام شود.
  2. عامل: ممکن است به یک یا چند عامل سازمان نیاز داشته باشد.
  3. اطلاعات: به‌نوعی از اطلاعات ورودی نیاز دارد تا بتواند بر اساس ورودی که دریافت می‌کند، تولید خروجی کند.

فعالیت‌های اتمیک و مرکب:

به‌طورکلی فعالیت‌ها را می‌توان به دو نوع اتمیک (atomic)  (غیرقابل شکسته شدن به اجزای کوچک‌تر) و مرکب (compound) (تجزیه‌پذیر) تقسیم کرد:

  • فعالیت‌های اتمیک– Task:

 این نوع فعالیت‌ها با عنوان وظیفه (Task) مشخص می‌شوند. از Task ها زمانی استفاده می‌شود که جزئیات فرایند امکان شکسته شدن به اجزای کوچک‌تر را نداشته باشند؛ البته این به معنای پیچیده نبودن رفتار Task نیست.

مجموعه Task های موجود در فرایند باید به‌طور شفاف تعریف‌شده باشند و همچنین افرادی که این Task ها را انجام می‌دهند نیز باید مشخص شوند تا به این شکل بتوان از درک آن‌ها نسبت به وظایفشان و اینکه هدف از انجام این Task ها چیست، اطمینان حاصل کرد.

در هنگام پردازش یک  Task، عامل انجام دهنده‌ی Task باید به‌صورت زیر عمل نماید:

  1. “اطلاعات ورودی” را از عامل اجراکننده‌ی Task قبلی دریافت کند. (دریافت اطلاعات موردنیاز جهت انجام Task جاری)
  2. تحویل “اطلاعات خروجی” به عامل اجراکننده‌ی Task در مرحله‌ی بعد.

  • فعالیت‌های مرکب (NonAtomic – Compound):

فعالیت‌هایی هستند که با شکستن آن‌ها می‌توان سطح پایین‌تری از فرایند را مشاهده کرد؛ این نوع از فعالیت‌ها با نام زیر فرایند (sub-process)  شناخته می‌شوند که خود این زیر فرایند می‌تواند دارای چندین فعالیت دیگر باشند.

فعالیت‌های دستی و خودکار:

از دیدگاه نحوه‌ی انجام شدن فعالیت‌‌ها، می‌توان آن‌ها را به دو نوع دستی و خودکار تقسیم کرد.

  • فعالیت‌های دستی:

فعالیت‌های دستی توسط عوامل انسانی انجام می‌شوند. به‌طور مثال در فعالیت آغازین فرایند “فروش” عامل موردنظر می‌تواند “مشتری” باشد که فرم اطلاعات سفارش را پر می‌کند و فرآیند فروش آغاز می‌گردد.

  • فعالیت‌های خودکار:

فعالیت‌های خودکار، عناصر سیستمی هستند. یک فعالیت خودکار معمولاً جزء دیگری از برنامه کاربردی (application) را فراخوانی کرده و نتیجه واکنش آن‌ را دریافت می‌کند (تعامل با سایر اجزای برنامه). یکی دیگر از کاربردهای فعالیت‌های خودکار، تعیین مسیر (Routing)  است. یک فعالیت مسیریاب، هیچ‌گونه وظیفه‌ی خاصی ندارد بلکه فقط به‌منظور کنترل جریان (Flow control) مورداستفاده قرار می‌گیرد.این کنترل جریان می‌تواند از یک بلاک شرط (if-then-else) تشکیل شود که با استفاده از این شرط بتوان مشخص کرد که کدام فعالیت‌ها باید انجام شوند. در حقیقت یک فعالیت مسیریابی، مکانیسمی است که با استفاده از آن می‌توان عملیات کنترل جریان را امکان‌پذیر ساخت.

ترجمه و گردآوری: تیم مدیریت محتوای رایورز