” تجربه کارمند (Employee Experience)” رویکردی جامع برای بهینهسازی ارتباطات و تعاملات مختلف یک کارمند با سازمان خود است، از مشاهده آگهی شغلی تا آخرین روز کاری در سازمان. در محیط کسب وکار رقابتی امروز، تجربه مثبت کارمند فراتر از صرف مزایا و پاداش است به نحویکه رفته رفته، تجربه کارمند به یک الزام برای شرکتهایی تبدیل گردیده که قصد جذب، استخدام و نگهداشت برترین استعدادها را دارند. مطالعه انجام شده توسط FlexJobs نشان داده است که 62٪ از کارمندان مستعفی، “فرهنگ سازمانی سمی” را به اندازه ساعات کاری غیرقابل انتخاب، فقدان تعادل بین کار و زندگی، فرصتهای محدود برای رشد و پیشرفت از دلایل استعفای خود اعلام نمودهاند.
سه روند کلیدی که تجربه کارمندان را متحول میکنند.
در این پست نگاهی به این سه روند که کلیه سازمانها بایستی از آنها آگاه باشند، خواهیم داشت.
فناوری مبتنی بر عملکرد
اگر ماهرانه عمل گردد، فناوری، سازمانها را برای شنیدن صدای کارمندانشان توانمند میسازد. علاوه بر این، ابزار مناسب، موفقیت را اندازهگیری، بازخوردها را دریافت، ارتباطات و تعاملات مستمر را تضمین و نهایتا نیازهای کارمندان را بهتر برآورده خواهد کرد. به عنوان مثال در شرایط دورکاری و یا مدل کار ترکیبی (Hybrid work) تکنولوژی مناسب به کارمندان کمک خواهد کرد تا احساس هماهنگی و اتصال به سازمان را داشته باشند. اما بدون شک، این تنها مزیت فناوری نیست. فناوری قادر به ارتقا همه حوزههای مرتبط با تجربه کارمندان، شامل جامعهپذیری، یادگیری و رشد و مدیریت عملکرد میباشد.
در همین راستا، سازمانها قادر خواهند بود به جای صرفا یک یا نهایتا دو بار دریافت بازخورد در سال (از کارمندان و مدیران)، یه صورت مستمر اطلاعات مربوط به سنجههای کارمند نظیر بهرهوری، سطح رضایت و غیره را جمعآوری و تحلیل نمایند.
به این ترتیب، تیمهای مدیریت میتوانند حوزههای مورد نیاز به بهبود را شناسایی کنند و به تغییرات – چه تغییرات کوچک باشند چه بحرانهای اساسی و بزرگ- با چابکی پاسخ دهند.
در همین راستا، ابزار RayBPMS با قابلیتهای خود قادر به مکانیزاسیون فرایندها و روالها، برقراری ارتباط سیستماتیک بین افراد و سیستمها و جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای تصمیمگیریهای بهینه در سازمان میباشد. همچنین راهکارهای آماده تولید شده بر بستر این زیرساخت نظیر پنل خویشخدمت کارکنان، فرایندهای حوزه تامین و غیره نقش موثری در ارتقای تجربه کارمندان خواهد داشت.
به رسمیت شناختن نگرش جامع به سلامت افراد (شامل سلامت جسمی، عاطفی، ذهنی و اجتماعی)
یکی دیگر از روندهای حیاتی در تجربه کارمند ارتقا مشارکتآفرینی مثبت از طریق جاریسازی نگرش جامع به سلامت افراد است. سازمانها با راهکارهایی نظیر ارائه مجوز انعطافپذیری درخصوص ساعات کاری و محل کار (دورکاری یا حضوری یا ترکیبی)، تجلیل از دستاوردهای کارمندان و حمایت از کارکنان از طریق اختصاص مربی، در اختیار قراردادن منابع و ابزارهای لازم، تعهد خود تندرستی و خوشنودی کارمندان را تامین مینمایند. در ازای این اقدامات، احتمال تعهد کارکنان به موفقیت سازمانی که از ایشان حمایت و قدردانی نموده، افزایش خواهد یافت.
علاوه بر این، فرصتهای رشد یا یک نقشه راه برای موفقیت کارمندانی که میخواهند در حرفه خود پیشرفت کنند، مهارتهای جدید به دست آورند و یا صرفا مسیر دستیابی به اهداف تعیین شده برایشان را طی نمایند، ضروری است. با تجهیز کارکنان به آموزشهای مستمر، طرحهای توسعه و فرصتی برای خلق یک نقشه راه ویژه، سازمانها در نگهداشت نیروی انسانی خود موفقتر خواهند بود.
رهبری ارزش محور
مدیریت و رهبری اثربخش نقش کلیدی در شکل دادن به تجربه کارمندان دارد. زمانی که رهبری مبتنی بر ” انطباق حرف و عمل” باشد، احتمال احساس همبستگی بیشتر کارکنان با اهداف و ارزشهای شرکت، افزایش یافته و دستاوردهای ملموسی برای شرکت به همراه خواهد داشت. کارمندانی که به رهبران خود اعتماد دارند و مدیرانشان رهیاران (coach) ماهری هستند، با احتمال بیشتری از شغل خود رضایت داشته و در سازمان ماندگارتر و کارامدترند. لازمه ایجاد اعتماد شفافیت، صداقت و انسجام در تصمیمگیری و ارتباطات است.
ترجمه و گردآوری: تیم مدیریت محتوای رایورز
سوالی دارید از ما بپرسید
تلفن: 89326444-021
آنچه در این مقاله میخوانید